نمناک ترین سایت ایرانی

متن مرتبط با «شعرخوانی» در سایت نمناک ترین سایت ایرانی نوشته شده است

زبان مادری‌ام شعر بی‌نقاب من است/ شعرخوانی فائزه زرافشان در محضر رهبری

  • به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، فائزه زرافشان در این شعر با موضوع حجاب و عفاف آورده است:زنم که آینگی حسن انتخاب من استزبان مادری‌ام شعر بی‌نقاب من استبه لمس شاپرکی تازه می‌شود جانمخمیدن قد گل‌بوته‌ای عذاب من استهمین تبسم آرام، چای عطرآگینهمین نشاندن گل کار پرصواب من استهمین حضور، همین از نفس نیفتادنبه‌روز واقعه معنای انقلاب من استسؤال می‌کنی از حاصل صبوری‌هامو خنده‌های خوش کودکم جواب من استمنم که دیده به فردای روشنی دارمو چشم کودک من سوی آفتاب من استمنم که می‌شکفم در زلال پاکی‌هاکه خار چشم همه دشمنان حجاب من است   بخوانید, ...ادامه مطلب

  • شعرخوانی پدر شعر آیینی در محفل «رندان تشنه‌لب»/ خورشید سربریده غروبی نمی‌شناخت

  • به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محفل شعر عاشورایی «رندان تشنه لب» عصر سه شنبه ۲۵ مرداد با شعرخوانی شاعران آیینی توسط دفتر طنز حوزه هنری و مؤسسه سپهر سوره هنر در سالن سوره حوزه هنری برگزار شد.این محفل که هر ماه با عنوان «در حلقه رندان» برگزار می‌شود، به مناسبت ایام عزاداری محرم با عنوان «رندان تشنه لب» برگزار شده و در آن اشعاری به مناسبت این ایام توسط شاعران طنز خوانده می‌شود.علی انسانی، یوسفعلی میرشکاک، محمدعلی مجاهدی، عباس احمدی، اسماعیل امینی، سیدعبدالجواد موسوی، نادر ختایی، سیامک روشن، شهاب جدا، محمدحسین مهدویان و عباس حسین‌نژاد از جمله شاعرانی بودند که در این برنامه شعرخوانی و ارادت خود به اهل بیت (ع) را نشان دادند.محمدعلی مجاهدی، پدر شعر آیینی کشورمان در این محفل پیش از شعرخوانی خود گفت: شاعران آیینی حسابشان از دیگر شاعران جداست چرا که صاحب دارند. این شاعران آیینی دارند و تا به این مرتبه نرسند اجازه شرکت در چنین محافلی را به آنان نمی‌دهند و در خلوت خودشان کم کم عطر خاص توجه اهل بیت (ع) را حس می‌کنند.مجاهدی با بیان اینکه باید حسن عاقبت را از خدا بخواهیم، افزود: در حال نگارش کتاب نشانه‌های قدسی هستم و در جریان این کتاب متوجه شدم که سیم اتصال ما به عالم معنا از همان عالم وصل می‌شود و ما تنها زمانی که به هوش هستیم توان و اجازه اتصال را به دست می‌آوریم.وی در ادامه یک غزل با سه پرده شامل غروب عاشورا، کوفه و شام تقدیم کرد:آن شب که آسمان خدا بی‌ستاره بودمردی حضور فاجعه را در نظاره بودسهم کبوتران حرم، از حرامیانبالِ شکسته، زخمِ فزون از شماره بوددر سوگ خیمه‌های عطش، زار می‌گریستمشکی که در کنار تنی پاره پاره بودزخمی که تا همیشه به نای رباب بوداز شور نینوایی یک گاهواره بو, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها